حوزه 260 حکمت
حوزه 260 حکمت
حوزه 260 حکمت

 اما شروع نماز با طهارت است و پاکیزگی روح و جسم مؤمن . باب طهارت و آراستگی و پیراستگی را تنها با مثالی بیان خواهیم نمود .
فرض کنید که دیداری با یک فرد سرشناس برایتان حاصل شده است . از چند روز قبل تا ساعتی قبل دیدار در دل تشویش و در عین حال لذتی زیبا در روحمان مستولی شده است . لذا خود را به بهترین وجه آراسته می نماییم .از پاک نمودن سر و صورت گرفته تا آراستن بدن به البسه زیبا و عطرآگین نمودن خود به بهترین عطرها ، تمام وجود خود را مهیای این دیدار میکنیم .
حال چگونه است که برای دیدار با رب احد واحد و خدای یگانه بی همتا این عمل را در زندگی خود پیاده نمی نماییم ؟
چگونه است که طهارتی در غفلت داریم و پیرایش و آرایش در این ملاقات جایگاه ندارند ؟
مندرسترین البسه و زشترین حالاتمان در موقع نماز است که حتی با این حالات با همسایگان و نزدیکانمان معاشرت نمی نماییم .
چگونه است که با بدنی بدبو و خسته و روحی کسل و بی حوصله به دیدار حضرتش میرویم ؟

تمامی این تقصیرات به لحاظ آن است که قلب و روحمان از هیبت حضرتش خالی است و خوف و رجا و شرم و حیا در دلهایمان جایگاهی ندارد.
پس وجود خود را از زشتی ها باید به زیبایی ها آرایید و روح و جان را به عطر حضور حضرتش شست .


دوستان را به مطالعه موضوع "حضور قلب در نماز و اسرار نماز از دیدگاه عرفا و بزرگان (کاربردی) " دعوت مینمایم که بسیار راهگشا خواهد بود در مسیر سیر الی اللهی .

چگونگی برپایی نماز
بحث را با روایتی زیبا از پیامبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) آغاز مینماییم .
امام محمد باقر (علیه السلام) میفرمایند :رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) با گروهی در مسجد نشسته بودند ، مردی وارد مسجد شد و رکوع و سجود نمازش را ناتمام بجای آورد ، به نحوی که وضع رکوع و سجودش نماز را از حیثیّت نماز می انداخت . رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود :نوک زد مانند نوک زدن کلاغ (کنایه از این که نمازش را با عجله خواند آنچنان که گویی نماز نبود) .اگر این مرد با چنین نمازی بمیرد به دین من نمرده است .
عارف واصل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (رحمة الله علیه) در کتاب نورانی خود اسرار الصلاة آورده اند :
"نمازگزاری که برای اظهار بندگی در پیشگاه خدای متعال میایستد باید با قلب و تمام جوارح و اعضاء اظهار عبودیت کند .قیام در هنگام نماز از همین معناست و کمال قیام بدن به این است که شخص نمازگزار :
*با طمأنینه ، آرامش ، هیبت و حیا باشد،
*سر خود را پایین بیاندازد ؛
*به موضع سجده بنگرد؛
*گردن خود را راست نگه دارد؛
*دستها را روی رانها بگذارد؛
*با دستهای خود بازی نکند و پاهایش را تکان ندهد ؛
*دقت کند که سرانگشتان پا به سمت قبله باشند؛
*بین دو پا از یک انگشت تا یک وجب فاصله باشد؛
*ثابت و استوار بایستد .
سکون و آرامش هنگام نماز کنایه از مطیع بودن نمازگزار در مقابل اوامر و نواهی الهی و نشانه شرمساری او از قصور و تقصیر در بندگی و عبادت حق به قدر امکان است . اینکه دستها را باید روی ران هاگذاشت و پاها را به نظم قرار داد ،اشاره به اینست که او در مقام خدمت است و بر قدم خوف و رجا ایستاده است . سر را که پایین گرفت و به محل سجده نگاه کرد کنایه از دوری جستن از کبر و غرور است ."
ایستادن با این حال در برابر حضرت احدیت آغاز فصل عروج است ، عروجی عرفانی و خدایی .و این سکون و آرامش است که دل را طوفانی میکند و روح را صیقلی مینماید .

اذان و اقامه
در این حال برای اثبات بندگی اذان و اقامه را به بهترین نحو بجا می آورد که در ابتدا توحید و نبوت و امامت را شهادت میدهد و بسوی عبودیت و رستگاری و انجام بهترین اعمال می شتابد و در نهایت بازهم توحید را بر زبان جاری میسازد و در کل ولایت را به تمام و کمال می پذیرد .
به همین دلیل است که دراین باره آمده که هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند ،دو صف از ملائکه با او نماز بگذارند که شمار آنها خارج از اندازه است و وقتی پرسیده میشود مقدار این صف چه اندازه است میفرمایند :
"کمترین طول صفها به اندازه فاصله مغرب و مشرق و بیشترین آن ،فاصله بین آسمان و زمین است ."
نیز اینگونه آمده است که بین اذان و اقامه فاصله اندازد و دو رکعت نماز گزارد و یا سجده رفته و گوید "رَبِّ لَک سَجَدتُ خاضِعاً خاشَعًا ذَلیلاً " و یا نشسته و با گفتن "سبحان الله" و "الحمدلله " فاصله بین آن دو را رعایت نماید .
بهتر است که در اذان فاصله بین جملات آورده شود و در اقامه جملات پشت هم ادا شوند .

نیت
نیت یعنی اراده داشتن برای عبادت ،یا برای اینکه خود آن عبادت محبوب و نزد خداوند پسندیده است ،یا برای خوف و یا بدلیل طمع دنیوی و یا دینی . هدف و مبنا در عبادت ، نیت و اخلاص است ، همانگونه که پیامبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) می فرمایند ارزش اعمال به نیات بستگی دارد .
و اما در نماز ، نیت ، قصد نزدیکی به خداوند سبحان ، روح عمل است . عمل با آن زنده میشود و بدون آن میمیرد و پیداست که مرده هیچ اثری ندارد .عبادت با قصد تقرب صحیح میگردد وبدون آن باطل است .

پس از آنست که دل به دریای بی کران رحمت و مغفرت الهی سپرده و به نماز می ایستد .

تکبیر
با شروع تکبیر باید دستها بلند شود و در پایان آن دستها فروافتد ؛ به گونه ای که با پایان تکبیر ،بالا بردن دستها هم تمام شود . باید هنگام بالا بردن دستها کف آنها به سمت قبله باشد . بهتر آنست که سر انگشتان تا لاله گوش برسد . هدف اینست که نمازگزار از هر شریکی تبری جوید و بیزاری نماید .و ثمره آن ،طلب برائت از گناهان و معاصی از درگاه الهی و پناه بردن از عذاب جهنم و آتش به خداوند است .
امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند :

"آنگاه که تکبیر گفتی ، آنچه بین خاک و افلاک قرار دارد همه را در دامن کبریای او کوچک شمار . چرا که خدای متعال در حالی که عبد تکبیر بر زبان دارد به قلب او نظر میکند و چنانچه قلبش از حقیقت آن تکبیر روی گردان است میفرماید : ای دروغگو ! آیا مرا فریب میدهی؟به عزت و جلالم سوگند که تو را از حلاوت یاد خودم محروم میکنم و تو را از قرب و نزدیکی با خویش محجوب میسازم و سرور و شادمانی مناجاتم را به تو نمیچشانم .
پس قلبت را هنگام نماز در بوته آزمایش در آور .اگر حلاوت یاد خدا را در آن یافتی و شادمانی در نفس خود مشاهده کردی و قلبت از مناجات با او شادمان و از گفتگوی با او متلذذ بود ، بدان که ذات پروردگار در تکبیرت تو را تصدیق کرده است و گرنه اگر چنین نبود و سلب لذتی که برای مناجات با خدا هست و حرمان و حلاوتی که برای عبادت است در خود دیدی ، این امر دلیل تکذیب تکبیر تو از ناحیه ذات پروردگار و طرد و دور ساختن تو از باب اوست . "
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, توسط فاوا